دکتر مجتبی علوی فاضل، معاون سنجش و پذیرش دانشگاه آزاد اسلامی در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، امیدوار است در آینده با تغییر زیرساخت ها و امکانات، شرایط توسعه علمی ایران به جایی برسد که دارندگان مدرک دکتری در مدارس کشور تدریس کنند. رویایی که او امیدوار است زمانی که فرزندانش به سن ورود به دانشگاه برسند تحقق پیدا کند.
در میانه گفتوگو، آنجا که بحث به خانواده رسید و اینکه بخاطر مسئولیتش کسی از وی خواسته تا واسطه قبولی در کنکور شود، متوجه شدیم دکتر علوی فاضل از همسرش درخواست کرده تا زمانی که پست معاونت سنجش و پذیرش دانشگاه بر دوش اوست، در آزمون دکتری شرکت نکند. دو دختر معاون سنجش و پذیرش دانشگاه آزاد به سن کنکور نرسیده اند و او امیدوار است تا زمان آنها تست و کنکوری به این معنایی که اکنون هست، وجود نداشته باشد. متن کامل گفتوگو با دکتر علویفاضل در ادامه بخوانید.
چه سالی کار در دانشگاه آزاد اسلامی را شروع کردید؟
سال ۷۸ مقطع کارشناسی را که تمام کردم وارد گروه آموزش شدم و اویل سال ۸۰ در مقطع فوق لیسانس در رشته کشاورزی فارغ التحصیل و وارد هیئت علمی واحد اهواز دانشگاه آزاد شدم؛ در مقطع دکتری هم در رشته کشاورزی زراعی تحصیل کردم و به دلیل علاقه شخصی و نقش اساتیدم به سمت آمار و بیومتری سوق داده شدم که ۳ کتاب هم دراین زمینه تالیف کردم. اکنون نیز در مقطع دکتری، آمار چند متغیره تدریس میکنم و به طرحهای دانشجویان هم در همین زمینه کمک میکنم
پس شما به نوعی یک دانشگاه آزادی تمام عیار هستید!
شاید به نوعی همینطور باشد. من از سال های اول دانشجویی یعنی ۷۴ در مسائل دانشگاه بودم و شاید برایتان جالب باشد که بدانید در همان ترم اول دانشجویی، مراقب آزمون هم بودم. در آن زمان کنکور بسیار گسترده بود و اکنون که به آن روزها فکر میکنم، میبینم که سرنوشت من با کنکور رقم خورده بود چون در ترمهای بعدی رابط آزمون بودم و خیلی هم با انگیزه و اشتیاق کار می کردم. خاطرم هست یک روز که مراقب آزمون بودم پدرم ساعت ۶ صبح من را جلوی حوزه پیاده کرد؛ آنقدر زود رسیده بودم که هنوز همه کارمندهای دانشگاه نیامده بودند. چون زود رسیده بودم برای چسباندن بنرهای راهنما کمک کردم بدون آنکه این کار جزو وظایف آن روز من باشد. اما انجام دادم چون همیشه به کار علاقهمند بودم و هستم.
با این همه علاقه به کار، وضعیت درسیتان چطور بود؟
(لبخند) اگر تعریف از خود نباشد، بسیار خوب بود! من در دروه کارشناسی شاگرد اول شدم و همین باعث شد که سال ۷۸ که مقطع کارشناسی ارشد را شروع کردم همزمان در گروه آموزشی دانشگاه هم مشغول به کار شوم. جالب است همان سال ۷۴ مهندسی شیمی در دانشگاه دولتی سهند تبریز قبول شدم اما به دلیل اینکه پدرم در بانک کار میکرد و ماموریت میرفت و من هم فرزند بزرگ خانواده بودم و در عین حال رفت و آمد بین شهرها خیلی سخت بود، پدرم تشویقم کرد به دانشگاه دولتی نروم و در دانشگاه آزاد اهواز ادامه تحصیل دهم. در ابتدا از این اتفاق خیلی خوشحال نبودم و خاطرم هست که ترم اول بیرغبت بودم و معدلم نزدیک ۱۶ شد اما از ترم بعد آرام آرام به درس و محیط دانشگاه علاقهمند شدم و پیشرفت کردم و بعد از آن هرگز معدلم کمتر از 18 نشد.
آن زمان که وارد دانشگاه آزاد شدید فکر میکردید روزی به معاونت دانشگاه برسید؟
هیچ وقت فکر نمیکردم به این پست برسم. من بدون واسطه و پارتی وارد دانشگاه آزاد اسلامی شدم. مادرم معلم مقطع دبستان و پدرم هم کارمند بانک بود و به هیچ وجه هم اهل سفارش کردن و رابطهبازی نبودند اما خودم روابط اجتماعی خوبی داشتم و از همان کودکی در پایگاه بسیج فعالیتهای اجتماعی داشتم؛ آن زمان تشکلهای دانشگاهی به این شکل نبودند و در دانشگاه هم عضو بسیج بودم و فعالیتهای فرهنگیاجتماعی خود را ادامه دادم. از آنجایی که در یک خانواده متعادل با پایه مذهبی رشد کردم، هیچ وقت توقع زیادی از دیگران و مجموعه نداشتم و هرگز آدم بلندپروازی هم نبودم. سالی هم که فوقلیسانس قبول شدم سهمیه شاگرد ممتازها را داشتم که رئیس دانشگاه و به خاطر توانمندیهایی شخصی و اعتمادی که ایجاد کرده بودم، مدیران دانشگاهی به من میدان دادند؛ من هم از این فرصت استفاده و حسابی کار می کردم؛ از جمله درگروه آموزشی کارهای دانشجویان را انجام میدادم.
با این اوصاف میشود گفت که خیلی زود دستتان در جیب خودتان رفته است؟
شاید باور نکنید اما من هیچ وقت بحاطر پول، کار نکردم و اصلا دنبال پول نبودم چون سه اصل همیشه در زندگی و کارم دارم و داشتم؛ کار زیاد با کیفیت، صداقت، سلامت و بدون چشم داشت مالی. معتقدم بدترین فرهنگ این است که بر اساس پولی که دریافت میکنید کار کنید.
اولین درآمدتان از دانشگاه آزاد را چه زمانی دریافت کردید؟
سال ۷۹ اواخر درسم در مقطع لیسانس بود و میخواستم در دانشگاه سرباز شوم که تقاضای امریه کردم. خاطرم هست دانشجو شدنم در مقطع کارشناسی ارشد، همزمان با بازنشستگی پدرم و جابه جایی منزلمان بود و خب می دانید که منزل جدید رفتن، هزینه زیادی را با خود به همراه دارد و ما نیز از این قضیه مستثنا نبودیم؛ اما یک روز مادرم به دور از چشم من النگوهایش را برای شهریه دانشگاهم فروخت. من این صحنه را بدون آنکه مادرم متوجه شود،دیدم و خیلی تحت تاثیر قرارگرفتم؛ البته تاثیر منفی روی من نگذاشت اما فداکاری مادرم برای همیشه در ذهنم ماند؛ همزمان با سرباز شدنم در دانشگاه، مدیر طرح، برنامه و بودجه واحد هم شدم البته در آن زمان کسی به این بخش بها نمیداد؛ کنار این وظیفه کارهای طرح و برنامه استان را هم انجام میدادم. در مجموع وقتی اولین حقوقم را در سال ۸۰ گرفتم که حدود ۲۰۰ هزارتومان برای سه ماه کار بود؛ بعد از اینکه پول را از بانک گرفتم اولین کاری که کردم به بازار رفته و با همه آن پول، برای مادرم دو النگو شبیه همانهایی که برای ادامه تحصیل من فروخته بود، خریدم تا جبران بخشی از محبت آن روزش را کرده باشم. یادم هست که خیلی احساس خوبی از کاری کردم داشتم؛ مادرم با دیدن النگوها نگران بود که مبادا برای من پولی از حقوقم نمانده باشد. برای همین به او نگفتم که تمام پولم را برای النگوها دادم.
عید امسال که راهی اهواز هستید، هدیه ای هم برای مادرتان خریدید؟
بله ، قبل از آنکه به اهواز بروم از تهران یک کیف ورنی مشکی به عنوان هدیه برای مادرم خریدم چون عاشق کیف ورنی است.
شما نزدیک به ۲۰ سال با کنکور زندگی کردید. آیا برگزاری آزمونی به این شکل را قبول دارید؟
تعریف من از کنکور این است: ما ظرفیت نداریم به تمام داوطلبان امکانات آموزشی بدهیم پس یک فیلتر می گذاریم که نسبت به ظرفیتمان به تعدادی از داوطلبین امکانات آموزشی دهیم. به طور مثال ازسال ۶۷ تا امروز ظرفیت بخش روزانه دانشگاه دولتی حدود ۱۰۰هزار نفر ثابت مانده؛ یعنی تقریبا سی سال است که نتوانستیم ظرفیت دانشگاه دولتی را افزایش دهیم پس ما باید برای باقی کسانی که امکان ارائه خدمات نداریم دلیل قانع کنندهای بیاوریم که کنکور،آن دلیل قانعکننده است اما زمانی که ظرفیت و تقاضا هر دو برابر هستند آزمونی برگزار میشود که طبق آن سطح علمی هر فرد و کیفیت هر دانشگاه مشخص میگردد که آن آزمون بسیار هم به جا است. برای همین امیدوارم روزی در تمام مقاطع و تمام دانشگاههای کشورمان کنکور به معنای آنچه که اکنون هست، نباشد.
با توجه به سابقهای که در بخش پذیرش دانشجو دارید و اینکه دانشگاه بخشی از ظرفیتش را به پذیرش دانشجو بدون کنکور درمقطع کاردانی و کارشناسی داده است، این موضوع چه تاثیری درکیفیت آموزشی داشته است؟
۹۷ درصد ورودی دانشگاه آزاد اسلامی در مقطع کاردانی و کارشناسی بدون کنکور است. کیفیت آموزشی یک بخش از پذیرش دانشجو است که اگر فیلتر بگذارید دانشجویان بهتری را ثبت نام میکنید. مثل یک زمین آماده و حاصلخیز که محصول خوب میدهد. در آنجایی که ورودی دانشگاه خوب است زحمت دانشگاه کم و نقش دانشگاه در ارائه کیفیت خیلی کم است، در مقایسه با جایی که دانشجویان از نظر علمی پایینتر هستند؛ برای همین دانشگاه باید تلاش کند سطح آنها را بالا ببرد. به همین خاطر معتقدم کاری که دانشگاه آزاد اسلامی انجام میدهد، کار بسیار سخت تری است. زیرا باید امکانات بیشتری ارائه کند تا افرادی را که به هر دلیلی از رفتن به دانشگاه دولتی بازمانده و برخی از آنان نیز از سطح علمی کمتری برخوردار بودند، آموزش بدهد و این دانشجویان را به افراد متخصص تبدیل کند؛ پس از همین جا میتوانیم بگوییم برآیند کاری که دانشگاه آزاد میکند مثبتتر از دانشگاههای دولتی است.
برای پذیرش دانشجو در تحصیلات تکمیلی سخت گیری بیشتری وجود دارد اما دانشگاه آزاد ظرفیت پذیرش دانشجو را در این مقاطع بیشتر کرده که تعدادی معتقدند این پذیرش با ظرفیتی که کشور نیاز دارد همخوانی ندارد. دفاعیه شما چیست؟
مخالفان ما افراد زیادی نیستند، بلکه صدای بلندی دارند. آنها رسانههایی در اختیار دارند که میتوانند انتقادشان را با فریاد به گوش ما برسانند در صورتی که تعداد موافقان دانشگاه آزاد بسیار زیاد است فقط ابزار و رسانهای ندارند که بخواهند آن را فریاد بزنند. در کل ما ایستادهایم تا خدمت کنیم؛ خاصیت خدمت هم این است که با مراکز قدرت باید روبه رو شوی؛ به همین خاطر اولین جواب ما برای منتقدان این است: شما به ما برنامه دهید! منتها قبل از آن، شما انتظارات جامعه را ببینید، سپس نقدهایتان را به صورت برنامه بدهید تا ما اجرا کنیم. ما تا امروز بارها این مسئله را عنوان کردهایم اما تاکنون هیچ کس هم برنامهای ارائه نکرده است و فقط میگویند این کار را انجام ندهید! این در حالی است که هیچ راه حل جایگزینی برای تامین خواسته و مطالبه بخش زیادی از جامعه یعنی داوطلبین تحصیلات تکمیلی ندارند.
برنامه شما برای نسل جدید دانشجویان چیست؟
ما برنامهریزی کردهایم که واقعیت اجتماعی را ببینیم، همین طور انتظار اجتماعی را یک حق بدانیم. گاهی ادامه تحصیل در مقاطع مختلف آموزش عالی به صورت یک امتیاز دیده میشود در صورتی که ما میخواهیم آن را حق داوطلب ببینیم. این موضوع مبنای ایدئولوژیک در آموزش عالی دارد. عدهای از مخالفان، این مسئله را یک امتیاز میبینند درصورتی که قانون اساسی میگوید تحصیلات آموزش عالی تا حد خود کفایی یک حق است. کسی که میخواهد با هزینه خودش ادامه تحصیل بدهد با آگاهی کامل این دانشگاه را انتخاب میکند و ما وظیفه داریم این انتخاب و حق را به نحو احسن تامین کنیم که اجرای آن نیاز به زیرساخت دارد و البته هزینهبر است. اما این توهین است به افرادی که خودشان این دانشگاه را انتخاب میکنند، اگر بگوییم شماها نمیدانید سطح علمی دانشگاه آزاد از ۲۰ نمره ۱۸ یا ۱۷ است. نکته جالب این است که ۶۰ درصد متقاضیان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد از دانشجویان خود همین دانشگاههای دولتی معروف بوده و هستند و قطعا دانشگاه آزاد را با آگاهی کامل انتخاب میکنند. به طور مثال خود من لیسانس را دانشگاه آزاد گرفتم و میدانستم سطح علمی دانشگاه چطور است اما چون به خودم، پشتکارم و علاقهام به تحصیل درست و با کیفیت اعتماد داشتم و اساتید دانشگاهم را خوب میشناختم، در همان دانشگاه آزاد فوق لیسانس و دکتری را خواندم و هرگز هم میزان دانش و علم خود را کمتر از یک دانشگاه دولتیرفته نمیدانم.
بنابراین مجددا تاکید میکنم که توسعه آموزشی در کشور چند جنبه مختلف دارد و ما نمیتوانیم فقط از جنبه اقتصادی یا فرهنگی ببینم بلکه باید تمام زیرساختها را آماده کنیم و توسعه هربخش را همگام با بخش دیگر جلو ببریم.
می گویید برنامه دانشگاه آزاد در دوره جدید این است به مردم حق ادامه تحصیل را بدهد؛ فکر میکنید این ایده تا چه زمانی اجرایی میشود که داوطلبی که وارد دانشگاه شد با خیال راحت دوره تحصیلیاش را پشت سر بگذارد؟
ما میتوانیم بگوییم دانشگاه یک برنامه دارد تا افرادی که وارد دانشگاه شدند با کیفیت قابل قبولی ادامه تحصیل دهند و با چارچوبهای پذیرفته شده و با استاندارهای آموزشی قابل قبول دنیا فارغ التحصیل شوند. کسی که وارد دانشگاه میشود وارد یک پروسه آموزشی میشود از ایستگاه اول که ما باشیم تا ایستگاه آخرکه فارغ التحصیل میشود. دانشگاه آزاد اسلامی تضمین میکند جوانان را برای آموزش عالی وارد دانشگاه میکند.
تغییراتی در نمودارهای داوطلبان در کنکور به وجود آمده؛ داوطلبان از رشتههای فنی و مهندسی به سمت رشتههای پزشکی کشیده شدهاند. همچنین ۹۷ درصد داوطلبان کاردانی و کارشناسی بدون کنکور وارد دانشگاه میشوند. برنامه دانشگاه برای آن ۳ درصد باقیمانده چیست؟
در بخش بهداشت و درمان، سیاست گذاریها از سمت وزارت بهداشت و درمان است که حساسیتهای به جایی هم دارند زیرا به شدت ظرفیتها محدود است. ظرفیت کلی پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی ۷۶۰۰ نفر بیشتر نیست اما دسترسی مردم به پزشک و خدمات درمانی بسیار سخت است مخصوصا در شهرستانها و روستاها. بنابراین در بخشهای دیگر با خیال آسوده تری میشود نیروی متخصص تربیت کرد زیرا خدمات بیشتری وجود دارد اما متاسفانه در بخش بهداشت و درمان، خدمات کم است؛ چون ظرفیت آموزشی بهداشت و درمان کم است. این مسئله باعث شده است که آموزش پزشکی توسعه کمتری نسبت با آموزش در رشتههای دیگر داشته باشد.
از آنجاییکه بهداشت و درمان بخش هزینهبری است پس توسعه آن کمتر میشود اما مشکل دیگری که وجود دارد سیاستهای ما نیاز به بازبینی و اصلاح دارد. به همین خاطر است که برخی مخالفتها با دانشگاه آزاد را انحصارطلبی داخل سیستم آموزش عالی کشور می دانیم.
شما تا کجا مقابل انحصارطلبیها میایستید؟ فکرمی کنید مجموعه فعلی دانشگاه آزاد تا کجا میتواند مقابله کند؟
این گونه نیست که مسئولان دانشگاه آزاد انتقادی را نپذیرند یا این مجموعه را بیعیب و نقص ببینند. این بخش هزینه بر است و البته دانشگاه همیشه این هزینهها را پرداخت کرده و حتی از این انتقادها راجع به کیفیت استفاده کرده است. با این وجود شما ببینید که در دانشگاههای دولتی،رشتههای پزشکی کلاسهای پرجمعیت و حتی ۱۰۰نفره تشکیل میدهند در حالیکه دانشگاه آزاد در واحدهایی مثل علوم و تحقیقات بسیارکم جمعیت تر است به همین خاطر تاکید داریم که استفاده از شاخصهای کمی برای محک زدن کیفیت کار اشتباهی است. ما نمیتوانیم بگوییم چون کلاسها شلوغ است کیفیت پایین میآید. برای همین هرگز این ادعا مطرح نمیشود که چون کلاسهای پزشکی برخی دانشگاههای دولتی پرجمعیت هستند، پس کلاسها از کیفیت لازم برخوردار نیستند. به همین علت معتقدیم تعداد دانشجوهای حاضر در یک کلاس، یک ابزار است برای انتقادهای بیجا و نادرست. البته در بخشهای آزمایشگاهی و عملی تعداد دانشجو مهم است و به همین خاطر است که برای هر ۱۵ نفر، کلاس تشکیل میشود اما در بحث تئوری کمیت و تعداد هیچ تاثیری برروی کیفیت ندارد.
با وجود این انتقادها،دانشگاه آزاد هیچ دانشگاهی را تخریب نمیکند و حاضر نیست به قیمت تخریب و حمله به دیگر دانشگاههای دولتی و غیردولتی، خودش را بالا بکشد. ما همیشه از موضع احترام وارد شدهایم و از منتقدان خودمان خواستیم تا فرصتی بگذارند تا برایشان برنامههایمان را توضیح بدهیم اما آنان حاضر به شنیدن نشدند. اخیرا یکی از نمایندگان محترم مجلس به شدت از دانشگاه انتقاد کرده بود و دانشگاه هم سعی کرد پاسخگو باشد اما متاسفانه حاضر به شنیدن پاسخ نشدند.
دانشگاه آزاد همیشه از منتقدانش خواسته تا برنامه و راهکار بدهند؛ حتی به دادن فراخوان هم فکر کردیم تا آنهایی که منتقد هستند، در این فراخوان شرکت و به ما کمک کنند. دانشگاه به شدت از اینکه برنامه مدونی برای تربیت نیروییهایی که کشور نیاز دارد، بگیرد ؛ استقبال میکند اما متاسفانه بخاطر عدم تمایل طرف مقابل هیچ وقت این اتفاق رخ نداده است.
دکترمیرزاده وقتی شما را به همکاری دعوت کردند برنامهای از شما خواستند؟
وقتی حضور دکتر میرزاده رسیدم هیچشناختی نسبت به ایشان نداشتم، البته یک بار سال ۸۹ درجلسه دبیران منطقهای استانی ایشان را دیده بودم. در آن جلسه مقایسه بودجه سرانههای دانشجویی شهرهای مختلف استان را دراختیارشان گذاشتم و پس از آن دیگر هیچ دیداری با ایشان نداشتم. بعد از تغییراتی که دردانشگاه به وجود آمد، یک روز از طرف رئیس دانشگاه آزاد از من خواسته شد تا ساعت ۱۰صبح در دفتر ایشان حاضر باشم. در آن جلسه نزدیک یک ربع با من صحبت کردند با این حال من هرگز فکر نمیکردم که بخواهند راجع به معاونت صحبت کنند. تصورم این بود چون من به علت حضور دیرینم در دانشگاه آزاد، به مشکلاتش اشراف داشتم، از من دعوت کردهاند تا در جریان کاستیها و مشکلات دانشگاهی باشم. خاطرم هست اولین حرفی که ایشان خطاب به من گفتند این بود که: گرایش سیاسی و اهل کجا بودنت برای من مهم نیست و فقط از شما توقع کار، صداقت، امانت و قانونمندی دارم و اولویت هم صداقت است. بعد از اینکه دکتر میرزاده این صحبتها را بیان کردند، من هنوز نمی دانستم قرار است در کدام بخش کار کنم با وجود این، برای همکاری اعلام آمادگی کردم؛ بعد از آن بود که فهمیدم برای من حکم مشاور و مدیرکل دفتر دکتر میرزاده را دادهاند و خب راستش شنیدن این خبر به من شوک وارد کرد چون انتظارش را نداشتم.
ویژگی خاص کار کردن با دکتر میرزاده چیست؟
دکتر میرزاده به شدت از صحبتهای حاشیهای دوری میکنند و اجازه نمیدهند راجع به مسائل کم اهمیت صحبت کنیم اما در مباحث جدی مشتاق و پیگیر هستند. به طور مثال از پیشنهاد ما مبنی براینکه از توان هیئت علمی خود دانشگاه استفاده شود و یا از نرم افزارهای جدید استفاده شوذ، به شدت استقبال و حمایت کردند اما در مورد اینکه خدایی ناکرده کسی بخواهد علیه کسی حرف بزند، ایشان طوری رفتار میکنند که آن بحث ادامه پیدا نکند و این یکی از نکات برجسته مدیریت عالی دانشگاه و حتی بقیه مدیران است. در خوزستان یک مثلی وجود دارد که میگوید: طرف با گوشهایش میبیند اما دکتر میرزاده با چشمهایش میبیند و با گوشهایش میشنود؛ این موضوع را زمانی که در دفترشان کار می کردم از نزدیک لمس کردم. دکتر میرزاده فردی است با چارچوب برای همین کارکردن با ایشان راحت میشود.
وقتی مسئولیت معاونت سنجش را برعهده گرفتید به عنوان کسی که درسه مقطع کنکور داده چه حسی داشتید؟
به هیچ وجه پیش بینی داشتن این مسئولیت را نمیکردم اما چون در طول مدت حضورم در دانشگاه سعی کردهام خوب و درست کار کنم؛ برای همین وقتی این پست را به من دادند، بخاطر تجربههای قبلیام با فضای کاریاش آشنا بودم.
وقتی این مسئولیت را بر عهده گرفتید چقدر فرم کار را عوض کردید و باچه مشکلاتی روبه رو شدید؟
با اینکه سیستم به شکل سنتی اداره میشد اما مشکلات زیادی وجود نداشت، کارمندان بسیار امین بودند و برای همین تغییرات به مرور زمان اعمال شد. ما با محدودیتهای سخت افزاری، نرم افزاری و نیروی انسانی متخصص روبه رو بودیم و هنوز هم تا حدودی هستیم. همچنین ساختار کلی سازمان در موارد اصلی دچار مشکل بود و فشارهای زیادی به زیرگروههای آموزشی اعمال میشد اما با مرور زمان و برنامه ریزی سعی کردیم مسائل را رفع کنیم.
چه کارهایی برای رفع مشکلات کردید؟
نمونههای بسیاری وجود دارد؛ به طور مثال: درحال حاضر اتاق سرور راه اندازی شده است، توسعه مرکز در برنامه ریزیها وجود دارد و همین طور ساختار اداره برگزاری آزمونهای استاندارد زبان را تغییر دادیم. در حال حاضر ۱۰۰۰ نفر برای طرح سوال با ما همکاری دارند. برای گروههای آموزشی نیز مسئول تعیین کردیم، در مرکز آزمون شبکه ساختیم؛ برنامه ریزیهای کلان را شروع کردیم؛ همچنین با رشد خوبی در بخش نرم افزاری و سخت افزاری روبه رو بودیم. در بخش پذیرشها نیز تنوع سازی کردیم همچنین سایت برای پذیرش دانشجو به صورت مداوم باز است و هرکس هر زمانی که بخواهد میتواند وارد شود. ما توانستیم درآمدزایی بخش را بالا ببریم و حدود ۷۰ درصد نسبت به گذشته پیشرفت داشتیم؛ هم چنین در بخش اجرایی که بار اصلی سازمان را به دوش میکشد بخشهایی مثل قرنطینه برگزاری آزمون را نوسازی کردیم؛ همین طور برنامههایی برای سال ۹۴ وجود دارد که آنها را با دقت، سرعت، کیفیت و سلامت اعمال خواهیم کرد.
بحثی که همیشه درمورد کنکور وجود دارد راجع به سلامت آزمونها است. آیا درتمام این سالها تخلفی دراین زمینه دیدید یا چیزی دراین باره شنیدهاید؟ آیا واقعیتی به اسم تقلب یا فروش سوال وجود دارد؟
در همه آزمونهای دانشگاههای دولتی و آزاد عدهای سعی میکنند با روشهای ناسالم به آزمون ضربه بزنند و با استفاده از افرادی به موارد سری آزمون دسترسی پیدا کنند و در پروسه آزمون اختلال ایجاد کنند این تهدیدی است که تمام آزمونها را در سر تا سر دنیا تهدید میکند و دانشگاه آزاد هم از این اختلالها مصون نیست اما همواره با کمک حراست آزمون، عدهٔ زیادی از این افراد متخلف شناخته شدهاند و برخورد جدی هم با آنان صورت گرفت و آن افراد حتی دادگاهی هم شدند. البته این روند فقط منوط به ایام برگزاری کنکور نمیشود و در طول سال با کمک ارگانهای مختلف سعی کردهایم جلوی این موارد را بگیریم اما اینکه عدهای به صورت سازماندهی شده بتوانند سوالات را به اصطلاح لو دهند، نداشتیم و خدا را شکر تخلفی که بتواند اعتبار آزمون را زیرسوال ببرد پیش نیامده است.
فکرمی کنید بعد از برداشته شدن کامل کنکور جایگاه سازمان و شما به عنوان معاونت سنجش و پذیرش چگونه خواهد بود؟
من تاکنون با تمام توانم کار کردهام و عاشق دانشگاه آزاد هستم، تحصیل و کار من به دانشگاه آزاد اسلامی گره خورده است و کار را به عنوان مسئولیت نگاه میکنم و اکنون نیز به امید خدا بدون ادعا کارم را ادامه میدهم چون همواره بزرگترین وظیفهام را درست کار کردن میدانم.
از مجموعه فعالیت هایتان در سال های اخیر راضی هستید؟
معتقدم انشاءالله ما به جایی می رسیم که ایران مقام اول علمی دنیا شود. کیفیت آموزش در ایران و افراد تحصیلکرده رو به رشد است و علم به شکل تصاعدی در کشور بالا میرود. من دوست دارم به جایی برسیم که معلمهای ما با مدرک دکتری به دانش آموزان درس دهند. با اینکه برای رسیدن به آن نقطه، راه زیادی در پیش داریم و اکنون متاسفانه دو کفه بیسوادها و تحصیل کردههای دانشگاهی در کشور برابر است اما من به تحقق این خواسته تا ۲۰ سال آینده امیدوارم هستم چون به سیاستهای توسعه علمی اطمینان دارم.
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد گرانقدرم جناب اقای دکتر مجتبی علوی فاضل.سپاس فراوان از زحمات صادقانه ی شما در تمام زمینه های گسترش علم .فرهنگ و ادب و نیز انجام وظایف مربوطه.با ارزوی توفیق روز افزون شما در تمام زمینه ها ی: گسترش و سر افرازی این دیار متمدن و کهن به بالاترین درجه ی علمی در جهان.
ارادتمند شما سعید روشندل hisma3720@gmail.com (دانشجوی دکترای دانشگاه اهواز)